فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Artery

ˈɑːrt̬əri ˈɑːtəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    arteries

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
شریان، شاهرگ، سرخرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Arteries carry blood from the heart to the entire body.
- سرخرگ‌ها خون را از قلب به همه‌ی بدن می‌رسانند.
- The place where the three main arteries of south Tehran meet.
- جایی که سه شاهراه اصلی جنوب تهران به هم می‌رسند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد artery

  1. noun channel
    Synonyms:
    way road line passage course route track channel avenue conduit duct canal corridor pathway thoroughfare highway tube sewer

ارجاع به لغت artery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «artery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/artery

لغات نزدیک artery

پیشنهاد بهبود معانی