آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Conduit

ˈkɑːnduɪt ˈkɒndjuət / / -dɪt

معنی conduit | جمله با conduit

noun countable

مجرا، آبگذر، معبر، کانال، لوله، گذرگاه

The plumber installed a new conduit to connect the sink to the sewer line.

لوله‌کش لوله‌ای جدید نصب کرد تا سینک را به مجرای فاضلاب وصل کند.

communicative conduit

مجرای ارتباطی

noun countable

قدیمی سرچشمه، مخزن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد conduit

ارجاع به لغت conduit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conduit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conduit

لغات نزدیک conduit

پیشنهاد بهبود معانی