با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Canal

kəˈnæl kəˈnæl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    canalled
  • شکل سوم:

    canalled
  • سوم شخص مفرد:

    canals
  • وجه وصفی حال:

    canalling
  • شکل جمع:

    canals

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive adverb countable B1
    ( chanal =) شبکه، مجرا و راه، ترعه، زه آب، مجرای فاضلاب، کاریز،آبراه، (. vt ): ترعه‌زدن، حفر ترعه کردن، آبراه ساختن
    • - the Suez canal
    • - آبراه سوئز
    • - Digging the Panama canal took several years.
    • - کندن آبراه پاناما چندین سال طول کشید.
    • - irrigation canal
    • - نهر آبیاری
    • - alimentary canal
    • - لوله‌ی گوارش
    • - carotid canal
    • - مجرای سباتی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد canal

  1. noun waterway
    Synonyms: aqueduct, bottleneck, channel, choke point, conduit, course, cove, ditch, duct, estuary, firth, trench, water, watercourse

ارجاع به لغت canal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/canal

لغات نزدیک canal

پیشنهاد بهبود معانی