گذشتهی ساده:
canalledشکل سوم:
canalledسومشخص مفرد:
canalsوجه وصفی حال:
canallingشکل جمع:
canalsهمچنین میتوان از canalling بهجای canaling و از canalled بهجای canaled استفاده کرد.
آبراه، کانال، آبگذر، ترعه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Digging the Panama canal took several years.
کندن آبراه پاناما چندین سال طول کشید.
irrigation canal
کانال آبیاری
the Suez canal
آبراه سوئز
پزشکی (در بدن) مجرا، کانال، لوله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
alimentary canal
لولهی گوارش
carotid canal
کانال کاروتید
مجرا، کانال، لوله (آب، گاز و ...)
The canal carried water from the reservoir to the fields.
لوله آب را از مخزن به مزارع میبرد.
The canal carried water from the reservoir to the local village.
این کانال آب را از مخزن به روستای محلی میرساند.
آبراه ساختن، کانال ساختن، ترعه زدن، کانالکشی کردن
Farmers canal their fields to ensure proper drainage.
کشاورزان برای اطمینان از زهکشی مناسب، مزارع خود را کانالکشی میکنند.
The engineers will canal the river to divert the water flow.
مهندسان رودخانه را ترعه میزنند تا جریان آب را منحرف کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «canal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/canal