فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Canal

kəˈnæl kəˈnæl

گذشته‌ی ساده:

canalled

شکل سوم:

canalled

سوم‌شخص مفرد:

canals

وجه وصفی حال:

canalling

شکل جمع:

canals

توضیحات:

همچنین می‌توان از canalling به‌جای canaling و از canalled به‌جای canaled استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

آبراه، کانال، آبگذر، ترعه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

Digging the Panama canal took several years.

کندن آبراه پاناما چندین سال طول کشید.

irrigation canal

کانال آبیاری

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the Suez canal

آبراه سوئز

noun countable

پزشکی (در بدن) مجرا، کانال، لوله

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

alimentary canal

لوله‌ی گوارش

carotid canal

کانال کاروتید

noun countable

مجرا، کانال، لوله (آب، گاز و ...)

The canal carried water from the reservoir to the fields.

لوله آب را از مخزن به مزارع می‌برد.

The canal carried water from the reservoir to the local village.

این کانال آب را از مخزن به روستای محلی می‌رساند.

verb - transitive

آبراه ساختن، کانال ساختن، ترعه‌ زدن، کانال‌کشی کردن

Farmers canal their fields to ensure proper drainage.

کشاورزان برای اطمینان از زهکشی مناسب، مزارع خود را کانال‌کشی می‌کنند.

The engineers will canal the river to divert the water flow.

مهندسان رودخانه را ترعه می‌زنند تا جریان آب را منحرف کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canal

  1. noun waterway
    Synonyms:
    water channel watercourse conduit course ditch duct bottleneck trench cove estuary choke point aqueduct firth

ارجاع به لغت canal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/canal

لغات نزدیک canal

پیشنهاد بهبود معانی