صفت تفضیلی:
trickierصفت عالی:
trickiestدشوار، پیچیده، حساس، مشکل، پردردسر، بدقلق، چالشبرانگیز (سخت و مستلزم دقت و توجه بسیار)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
This puzzle is really tricky – I can’t figure it out.
این معما واقعاً پیچیده است؛ نمیتوانم آن را حل کنم.
Choosing the right words in this letter can be tricky.
انتخاب واژههای مناسب در این نامه میتواند دشوار باشد.
It's a tricky situation, so we need to handle it carefully.
موقعیت حساسی است، بنابراین باید با دقت با آن برخورد کنیم.
قدیمی فریبنده، گمراهکننده، حقهآمیز، نیرنگآمیز، خدعهآمیز، فریبکارانه، شیادانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He asked a tricky question to trap the witness.
او سؤال گمراهکنندهای پرسید تا شاهد را به دام بیندازد.
Scammers often use tricky emails to steal your personal information.
کلاهبرداران اینترنتی اغلب برای سرقت اطلاعات شخصیتان از ایمیلهای فریبنده استفاده میکنند.
قدیمی دغلباز، حقهباز، حیلهگر، مکار، شیاد، فریبکار
Don’t trust her completely — she can be a bit tricky sometimes.
کاملاً به او اعتماد نکن؛ بعضی وقتها کمی حیلهگر است.
He’s a tricky politician who always avoids giving straight answers.
او سیاستمداری فریبکار است که همیشه از دادن پاسخ مستقیم طفره میرود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tricky» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tricky