فریبنده، گمراهکننده، موهوم، واهی، بیاساس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
That thought was delusive.
آن اندیشه گمراهکننده بود.
He is under the delusive impression that he has wings and can fly.
او این تصور باطل را دارد که بال دارد و میتواند پرواز کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «delusive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delusive