فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Delusive

dɪˈluːsɪv dɪˈluːsɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    فریبنده، گمراه‌کننده، موهوم، واهی، بی‌اساس
    • - That thought was delusive.
    • - آن اندیشه گمراه‌کننده بود.
    • - He is under the delusive impression that he has wings and can fly.
    • - او این تصور باطل را دارد که بال دارد و می‌تواند پرواز کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد delusive

  1. adjective deceptive
    Synonyms: apparent, beguiling, chimerical, deceiving, deluding, fallacious, false, fanciful, fantastic, illusive, illusory, imaginary, misleading, ostensible, quixotic, seeming, specious, spurious, visionary
    Antonyms: actual, certain, factual, honest, real, truthful

ارجاع به لغت delusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delusive

لغات نزدیک delusive

پیشنهاد بهبود معانی