آخرین به‌روزرسانی:

Delusional

dəˈluːʒənəl dəˈluːʒənəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

هذیانی، وهمی، توهم‌آمیز، خیالاتی، هذیان‌گونه، متوهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The delusional patient insisted that he was a famous movie star.

بیمار متوهم اصرار داشت که او ستاره‌ی مشهور سینما است.

His delusional beliefs made it difficult for him to distinguish reality from fantasy.

تفکرات هذیانی او تشخیص واقعیت از خیال را برایش دشوار می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت delusional

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delusional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delusional

لغات نزدیک delusional

پیشنهاد بهبود معانی