هذیانی، وهمی، توهمآمیز، خیالاتی، هذیانگونه، متوهم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The delusional patient insisted that he was a famous movie star.
بیمار متوهم اصرار داشت که او ستارهی مشهور سینما است.
His delusional beliefs made it difficult for him to distinguish reality from fantasy.
تفکرات هذیانی او تشخیص واقعیت از خیال را برایش دشوار میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «delusional» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delusional