با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Illusory

ɪˈluːsri ɪˈluːsri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
( illusive ) گمراه‌کننده، مشتبه سازنده، وهمی، غیرواقعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- My hopes proved illusory.
- امیدهای من نابه‌جا بود.
- a tense period of illusory peace
- دوران پرتنش صلح واهی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد illusory

  1. adjective deceptive
    Synonyms: apparent, Barmecidal, blue sky, chimerical, deceitful, delusive, delusory, fallacious, false, fanciful, fantastic, fictional, fictitious, fictive, float, hallucinatory, ideal, illusive, imaginary, misleading, mistaken, ostensible, pipe dream, seeming, semblant, sham, suppositious, supposititious, unreal, untrue, visionary, whimsical
    Antonyms: genuine, real
  2. adjective deceptive, false
    Synonyms: apparent, blue-sky, chimerical, deceitful, delusive, delusory, fake, fallacious, fanciful, fantastic, fictional, fictitious, fictive, hallucinatory, ideal, imaginary, misleading, mistaken, ostensible, pseudo, seeming, semblant, sham, suppositious, unreal, untrue, visionary, whimsical
    Antonyms: certain, factual, real, sure, true

ارجاع به لغت illusory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «illusory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/illusory

لغات نزدیک illusory

پیشنهاد بهبود معانی