فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Touch-and-go

ˌtʌtʃənˈɡoʊ ˌtʌtʃənˈɡəʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective phrase C2

غیرمحرز، غیرقطعی، احتمالی، ناپابرجا، الله‌بختکی، نامعلوم، نامطمئن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

It was a touch-and-go decision to invest in the new startup.

سرمایه‌گذاری در استارتاپ جدید تصمیم نامطمئنی بود.

His health condition was touch-and-go after the accident, causing concern among his family.

وضعیت سلامتی وی پس‌از تصادف غیرمحرز بود و همین مسئله سبب نگرانی خانواده‌‌اش شده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She gave a touch-and-go response, leaving everyone wanting more details.

او پاسخ نامعلومی داد، به‌گونه‌ای که همه خواستار جزئیات بیشتری بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد touch-and-go

  1. adjective risky, uncertain
    Synonyms:
    hazardous perilous uncertain precarious tricky sensitive delicate touchy ticklish parlous
  1. adjective hasty
    Synonyms:
    casual rapid superficial
  1. Synonyms:
    even chance toss-up coin toss heads-or-tails even-odds level playing field

ارجاع به لغت touch-and-go

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «touch-and-go» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/touch-and-go

لغات نزدیک touch-and-go

پیشنهاد بهبود معانی