آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Superficial

ˌsuːpərˈfɪʃl ˌsuːpəˈfɪʃl

معنی superficial | جمله با superficial

adjective C2

سطحی، رویه‌ای، برونه‌ای، وابسته به سطح، مسطحه، مساحتی، مسطح، کم‌ژرفا، کم‌عمق، کم‌مایه، بی‌مایه، سرسری، سطحی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

a superficial burn

سوختگی سطحی

superficial measurements

اندازه‌گیری‌های مساحتی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

superficial newspaper reports

گزارش‌های سطحی روزنامه‌ها

His thinking is superficial.

اندیشه‌ی او ژرفا ندارد.

adjective

ظاهری، صوری، برونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

superficial changes in costume

دگرگونی‌های ظاهری در لباس

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد superficial

ارجاع به لغت superficial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superficial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superficial

لغات نزدیک superficial

پیشنهاد بهبود معانی