فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Skin-deep

skɪnˈdiːp skɪnˈdiːp

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

سطحی، کم‌عمق، ظاهری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The celebrity's beauty was only skin-deep, as she lacked intelligence.

زیبایی این سلبریتی فقط ظاهری بود، زیرا از هوش بی‌بهره بود.

The movie had beautiful cinematography, but its plot was skin-deep.

این فیلم سینماتوگرافی زیبایی داشت اما داستان آن ظاهری و کم‌عمق بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد skin-deep

  1. adjective superficial
    Synonyms:
    shallow trivial casual apparent empty cursory on the surface flimsy meaningless one-dimensional

ارجاع به لغت skin-deep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skin-deep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skin-deep

لغات نزدیک skin-deep

پیشنهاد بهبود معانی