آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Superficially

ˌsuːpərˈfɪʃli ˌsuːpəˈfɪʃli

معنی superficially | جمله با superficially

adverb C2

ظاهراٌ، در ظاهر، به‌ ظاهر

Superficially, such a change might be considered a good thing.

چنین تغییری در ظاهر چیز خوبی است.

The job I've been offered is superficially appealing.

پیشنهادی شغلی‌ای که به من شده در ظاهر جذاب است.

adjective

سطحی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Hill cannot write badly or superficially; his characters and plotting are, as usual, admirable.

هیل نه بد نه سطحی می‌نویسد؛ شخصیت‌ها و طرح داستانش طبق معمول جذاب‌اند.

The arguments were very superficially discussed.

درمورد مشاجرات خیلی سطحی صحبت شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد superficially

  1. adverb lightly; without care
    Synonyms:
    casually carelessly partially apparently outwardly externally ostensibly on the surface at first glance hastily flimsily frivolously not thoroughly once over lightly to the casual eye not profoundly ignorantly skim extraneously

ارجاع به لغت superficially

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superficially» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superficially

لغات نزدیک superficially

پیشنهاد بهبود معانی