فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Outwardly

ˈaʊtwərdli ˈaʊtwədli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    برون سوی، به طرف خارج، در خارج، (در) بیرون
  • adverb
    ظاهراً، در ظاهر، به‌طور سطحی، وانمودی، نموداری
    • - outwardly happy
    • - در ظاهر خوشحال
    • - an outwardly stable country
    • - کشوری که در ظاهر امن و امان است
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد outwardly

  1. adverb to all appearances
    Synonyms: apparently, as far as one can see, evidently, externally, for all intents and purposes, in appearance, officially, on the face of it, on the surface, ostensibly, professedly, seemingly, superficially, to the eye
    Antonyms: inside, internally, inwardly, privately

ارجاع به لغت outwardly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outwardly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outwardly

لغات نزدیک outwardly

پیشنهاد بهبود معانی