سطحی (بودن)، سطحینگری، دانش سطحی، بیمایگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The professor criticized the student's research paper for its superficiality.
استاد از پژوهش دانشجو به خاطر سطحینگری آن انتقاد کرد.
That book explored the theme of superficiality in society.
آن کتاب مضمون سطحینگری در جامعه را کاوش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «superficiality» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superficiality