Thoroughly

    /ˈθɝː.ə.li/ /ˈθɝː.oʊ.li/ ˈθʌrəli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more thoroughly

    • صفت عالی:

      most thoroughly

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adverb B2
    کاملاً، واقعاً، تماماً، به‌طور کامل، حسابی، فوق‌العاده، به‌شدت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - We thoroughly cleaned the house.
    - خانه را حسابی تمیز کردیم.
    - They discussed the plan thoroughly during the meeting.
    - در طول جلسه، آن‌ها به‌طور کامل درباره‌ی طرح بحث کردند.
    - She is thoroughly prepared for the exam.
    - او کاملاً برای امتحان آماده است.
    adverb B2
    به‌طور کامل، به‌طور تمام‌وکمال، با دقت کامل، به‌طور موشکافانه، با ریزبینی، با بررسی همه‌جانبه، از همه جهت
    - The scientist thoroughly examined the data.
    - دانشمند داده‌ها را به‌طور موشکافانه بررسی کرد.
    - Make sure you read the instructions thoroughly.
    - مطمئن شو که این دستورالعمل را به‌طور دقیق و کامل بخوانی.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد thoroughly

    1. adverb exhaustively
      Synonyms:
      completely fully wholly very extremely hard exceptionally highly hugely remarkably notably intensely carefully earnestly conscientiously efficiently assiduously meticulously painstakingly scrupulously comprehensively intensively throughout all from A to Z from top to bottom in detail inside out up and down in and out flat out sweepingly unremittingly through and through whole hog strikingly
      Antonyms:
      partially incompletely superficially inexhaustively
    1. adverb utterly
      Synonyms:
      completely totally absolutely entirely fully quite perfectly altogether wholly well downright without reservation plumb to the full
      Antonyms:
      inadequately deficiently

    لغات هم‌خانواده thoroughly

    • adverb
      thoroughly

    ارجاع به لغت thoroughly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «thoroughly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thoroughly

    لغات نزدیک thoroughly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه