Thoroughness

ˈθɜːrənəs ˈθʌrənəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
دقت، موشکافی، ریزبینی، باریک‌بینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I was impressed by the thoroughness of her research.
- دقت تحقیقات او مرا تحت‌تأثیر قرار داد.
- His thoroughness in reviewing the financial report revealed hidden errors.
- ریزبینی او در بررسی گزارش مالی، خطاهای پنهانی را آشکار کرد.
noun uncountable
کمال، تمامیت، جامعیت، کامل بودن
- What sets this tutorial apart is its thoroughness and clarity.
- چیزی که این آموزش را متمایز می‌کند، تمامیت و شفافیت آن است.
- His essay was praised for its thoroughness and coherent structure.
- مقاله‌‌ی او به‌خاطر جامعیت و ساختار منسجمش مورد تحسین قرار گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده thoroughness

  • noun
    thoroughness

ارجاع به لغت thoroughness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thoroughness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thoroughness

لغات نزدیک thoroughness

پیشنهاد بهبود معانی