سراسر، تماماً، از درون و بیرون، به کلی، کاملاً، کلاً، در تمام، در سرتاسر، همه جای، از اول تا آخر، در طول، در تمام مدت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The music played throughout the entire dinner party.
در تمام مهمانی شام موسیقی نواخته شد.
throughout his life
در سراسر عمرش
throughout the country
سراسر کشور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «throughout» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/throughout