آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴

    Around

    əˈraʊnd əˈraʊnd

    معنی around | جمله با around

    adverb A2

    گرداگرد، دور، دور تا دور، پیرامون، در هر سو

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    The soldiers stood around the officer.

    سربازان دور افسر ایستادند.

    They plant trees around the building.

    دور تا دور ساختمان را درخت می‌کارند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Flowers and trees could be seen all around.

    از هر سو گل و درخت دیده میشد.

    Don't run around with bad people!

    با آدم‌های بد محشور نشو!

    adverb

    (عامیانه) تقریبا، قدری، حدود

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Stay around a little longer.

    قدری بیشتر بمان.

    around five kilograms

    حدود پنج کیلوگرم

    preposition

    در اطراف، در حوالی، در نزدیکی، در حدود

    Only the people around the Shah knew of his illness.

    فقط نزدیکان شاه از بیماری او اطلاع داشتند.

    around the year 1991

    در حدود سال 1991

    adjective

    موجود، در قید حیات

    When the dinosaurs were still around.

    هنگامی‌که دایناسورها هنوز موجود بودند.

    He is up and around.

    (از بستر) برخواسته و فعال‌شده است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    His turn came around.

    نوبت او سر رسید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد around

    1. adverb situated on sides, circumference, or in general area
      Synonyms:
      about over everywhere in the vicinity neighboring in this area all over throughout encompassing any which way
    1. adverb close to a place
      Synonyms:
      near nearby close at hand about almost approximately

    Idioms

    to have been around

    (عامیانه) گرگ باران‌دیده بودن، پر تجربه بودن

    سوال‌های رایج around

    معنی around به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی around در زبان فارسی به «اطراف / پیرامون / در حدود» ترجمه می‌شود.

    Around یکی از پرکاربردترین واژگان در زبان انگلیسی است و معنای گسترده و انعطاف‌پذیری دارد. این کلمه معمولاً برای اشاره به موقعیت مکانی یا فضایی پیرامون چیزی به کار می‌رود. به عنوان مثال، زمانی که می‌گوییم He walked around the park، منظور این است که فرد در اطراف پارک قدم زده یا مسیر را پیرامون آن طی کرده است. کاربرد around در این حالت، حس حرکت و جریان فضا را به جمله منتقل می‌کند و به شنونده کمک می‌کند تصویر واضحی از موقعیت مکانی دریافت کند.

    علاوه بر کاربرد فضایی، around می‌تواند به معنای تقریبی یا حدودی نیز استفاده شود. وقتی گفته می‌شود There are around fifty people in the hall، مفهوم این است که تعداد افراد نزدیک به پنجاه نفر است و این کلمه برای بیان حدود و تقریب مفید است. این ویژگی باعث می‌شود که around در مکالمات روزمره، نوشتار غیررسمی و حتی متن‌های توصیفی کاربرد گسترده‌ای داشته باشد.

    از نظر زبانی، around به عنوان یک حرف اضافه یا قید در جملات عمل می‌کند و می‌تواند با افعال و دیگر کلمات ترکیب شود تا معانی مختلفی ایجاد کند. این انعطاف‌پذیری باعث شده که یادگیری و استفاده از آن در زبان انگلیسی برای انتقال مفاهیم فضایی، زمانی یا تقریبی بسیار اهمیت داشته باشد. به علاوه، around در اصطلاحات و عبارات ترکیبی نیز حضور دارد، مانند look around (نگاه کردن به اطراف) یا come around (تغییر نظر دادن یا دیدار کردن).

    در ادبیات و نوشتار توصیفی، استفاده از around می‌تواند صحنه‌پردازی را زنده‌تر و ملموس‌تر کند. نویسندگان با به‌کارگیری این واژه، حرکت و جریان محیط را به تصویر می‌کشند و به خواننده کمک می‌کنند تا مکان و موقعیت اشیاء یا افراد را بهتر تجسم کند. این نکته اهمیت around را در ایجاد تصاویر ذهنی و فضاسازی برجسته می‌کند.

    around یادآور اهمیت دقت و انعطاف در بیان موقعیت‌ها و حدود است. این واژه نه تنها امکان توصیف دقیق مکان و فضا را فراهم می‌کند، بلکه به بیان تقریبی اعداد، زمان‌ها و شرایط نیز کمک می‌کند. آشنایی با کاربردهای مختلف around به زبان‌آموزان امکان می‌دهد جملات خود را دقیق، طبیعی و قابل فهم بسازند و در مکالمات روزمره و نوشتار به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند.

    ارجاع به لغت around

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/around

    لغات نزدیک around

    • - aromatize
    • - arose
    • - around
    • - around (or round) the clock
    • - around the horn
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.