گرداگرد، دور، دور تا دور، پیرامون، در هر سو
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The soldiers stood around the officer.
سربازان دور افسر ایستادند.
They plant trees around the building.
دور تا دور ساختمان را درخت میکارند.
Flowers and trees could be seen all around.
از هر سو گل و درخت دیده میشد.
Don't run around with bad people!
با آدمهای بد محشور نشو!
(عامیانه) تقریبا، قدری، حدود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Stay around a little longer.
قدری بیشتر بمان.
around five kilograms
حدود پنج کیلوگرم
در اطراف، در حوالی، در نزدیکی، در حدود
Only the people around the Shah knew of his illness.
فقط نزدیکان شاه از بیماری او اطلاع داشتند.
around the year 1991
در حدود سال 1991
موجود، در قید حیات
When the dinosaurs were still around.
هنگامیکه دایناسورها هنوز موجود بودند.
He is up and around.
(از بستر) برخواسته و فعالشده است.
His turn came around.
نوبت او سر رسید.
(عامیانه) گرگ باراندیده بودن، پر تجربه بودن
کلمهی around در زبان فارسی به «اطراف / پیرامون / در حدود» ترجمه میشود.
Around یکی از پرکاربردترین واژگان در زبان انگلیسی است و معنای گسترده و انعطافپذیری دارد. این کلمه معمولاً برای اشاره به موقعیت مکانی یا فضایی پیرامون چیزی به کار میرود. به عنوان مثال، زمانی که میگوییم He walked around the park، منظور این است که فرد در اطراف پارک قدم زده یا مسیر را پیرامون آن طی کرده است. کاربرد around در این حالت، حس حرکت و جریان فضا را به جمله منتقل میکند و به شنونده کمک میکند تصویر واضحی از موقعیت مکانی دریافت کند.
علاوه بر کاربرد فضایی، around میتواند به معنای تقریبی یا حدودی نیز استفاده شود. وقتی گفته میشود There are around fifty people in the hall، مفهوم این است که تعداد افراد نزدیک به پنجاه نفر است و این کلمه برای بیان حدود و تقریب مفید است. این ویژگی باعث میشود که around در مکالمات روزمره، نوشتار غیررسمی و حتی متنهای توصیفی کاربرد گستردهای داشته باشد.
از نظر زبانی، around به عنوان یک حرف اضافه یا قید در جملات عمل میکند و میتواند با افعال و دیگر کلمات ترکیب شود تا معانی مختلفی ایجاد کند. این انعطافپذیری باعث شده که یادگیری و استفاده از آن در زبان انگلیسی برای انتقال مفاهیم فضایی، زمانی یا تقریبی بسیار اهمیت داشته باشد. به علاوه، around در اصطلاحات و عبارات ترکیبی نیز حضور دارد، مانند look around (نگاه کردن به اطراف) یا come around (تغییر نظر دادن یا دیدار کردن).
در ادبیات و نوشتار توصیفی، استفاده از around میتواند صحنهپردازی را زندهتر و ملموستر کند. نویسندگان با بهکارگیری این واژه، حرکت و جریان محیط را به تصویر میکشند و به خواننده کمک میکنند تا مکان و موقعیت اشیاء یا افراد را بهتر تجسم کند. این نکته اهمیت around را در ایجاد تصاویر ذهنی و فضاسازی برجسته میکند.
around یادآور اهمیت دقت و انعطاف در بیان موقعیتها و حدود است. این واژه نه تنها امکان توصیف دقیق مکان و فضا را فراهم میکند، بلکه به بیان تقریبی اعداد، زمانها و شرایط نیز کمک میکند. آشنایی با کاربردهای مختلف around به زبانآموزان امکان میدهد جملات خود را دقیق، طبیعی و قابل فهم بسازند و در مکالمات روزمره و نوشتار به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «around» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/around