با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Flashing

    ˈflæʃɪŋ ˈflæʃɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    معماری درزگیر (قطعه‌ای فلزی برای گرفتن درز پوشش سقف و جلوگیری از تراوش باران)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Proper installation of flashing is crucial for preventing water damage to the roof.
    - نصب صحیح درزگیر برای جلوگیری از آسیب رساندن آب به سقف بسیار مهم است.
    - The flashing gleamed under the sunlight.
    - درزگیر زیر نور خورشید برق می‌زد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت flashing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «flashing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flashing

    لغات نزدیک flashing

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی