فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Flashlight
ˈflæʃlaɪt
ˈflæʃlaɪt
شکل جمع:
flashlightsمعنی
noun
countable
B2
نور برق‌آسا و زود‌گذر، چراغ قوه، لامپ عکاسی
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد flashlight
-
noun a small portable battery-powered electric lampSynonyms:torch spotlight flash lamp electric lamp electric lantern pocket flash
ارجاع به لغت flashlight
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «flashlight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flashlight
لغات نزدیک flashlight
- - flasher
- - flashing
- - flashlight
- - flashover
- - flashpoint