آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ دی ۱۴۰۴

    Sickness

    ˈsɪknəs ˈsɪknəs

    معنی sickness | جمله با sickness

    noun uncountable B2

    پزشکی ناخوشی، بیماری، مریضی، کسالت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    During the winter months, the number of people suffering from sickness usually increases.

    در ماه‌های زمستان، تعداد افرادی که بیمار می‌شوند معمولاً افزایش می‌یابد.

    He went to work despite his sickness, but his colleagues advised him to go home.

    باوجود کسالتش سر کار رفت، اما همکارانش به او توصیه کردند به خانه برگردد.

    noun uncountable

    پزشکی استفراغ، حالت تهوع

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Passengers on the boat experienced dizziness and sickness because of the rough sea.

    مسافران قایق به‌دلیل دریای متلاطم، دچار سرگیجه و حالت تهوع شدند.

    The medicine helped reduce his sickness.

    دارو به کاهش استفراغ او کمک کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sickness

    1. noun ill or abnormal condition
      Synonyms:
      illness disease condition disorder ailment complaint ill affliction infirmity malady syndrome unwellness unhealth affection indisposition ill health nausea bug unhealthfulness queasiness diseasedness
      Antonyms:
      health good health wholesomeness

    لغات هم‌خانواده sickness

    noun
    sick, sickness, sicko
    adjective
    sick, sickening, sickly
    verb - intransitive
    sicken
    adverb
    sickeningly, sickly

    سوال‌های رایج sickness

    معنی sickness به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی sickness در زبان فارسی به «بیماری»، «مریضی» یا «مرض» ترجمه می‌شود.

    این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن بدن یا ذهن انسان دچار اختلال، ناراحتی یا عملکرد غیرعادی شده است و سلامت فرد تحت تأثیر قرار گرفته است.

    Sickness می‌تواند طیف وسیعی از شرایط را شامل شود، از بیماری‌های خفیف و گذرا مانند سرماخوردگی و آنفولانزا گرفته تا بیماری‌های مزمن و جدی مانند دیابت، فشار خون بالا یا مشکلات قلبی. شدت و مدت بیماری بسته به نوع، علت و شرایط جسمی و روانی فرد متفاوت است و تشخیص به موقع و مراقبت صحیح می‌تواند از عوارض جدی جلوگیری کند.

    علائم sickness ممکن است جسمی، روانی یا ترکیبی از هر دو باشند. علائم جسمی می‌توانند شامل تب، درد، ضعف، تهوع یا خستگی باشند، در حالی که علائم روانی ممکن است شامل اضطراب، افسردگی یا کاهش انگیزه باشند. شناخت و پیگیری این علائم برای درمان مؤثر و پیشگیری از تشدید بیماری اهمیت بالایی دارد.

    در پزشکی و مراقبت‌های بهداشتی، بررسی و درمان sickness شامل تشخیص صحیح، تجویز دارو، تغییر سبک زندگی، رعایت رژیم غذایی و انجام اقدامات پیشگیرانه است. همچنین، آموزش بهداشت فردی و رعایت اصول بهداشتی نقش مهمی در کاهش شیوع بیماری‌ها و حفظ سلامت جامعه دارد.

    در زندگی روزمره، آگاهی از sickness و روش‌های پیشگیری، تشخیص سریع و مراقبت مناسب از خود و دیگران اهمیت زیادی دارد. این مفهوم تنها به سلامت جسمی محدود نمی‌شود، بلکه شامل توجه به رفاه روانی و اجتماعی نیز هست. در مجموع، توجه به بیماری و مدیریت صحیح آن باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش ریسک مشکلات جدی‌تر می‌شود.

    ارجاع به لغت sickness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sickness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sickness

    لغات نزدیک sickness

    • - sicklemia
    • - sickly
    • - sickness
    • - sicko
    • - sickout
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.