آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Complaint

kəmˈpleɪnt kəmˈpleɪnt

شکل جمع:

complaints

معنی complaint | جمله با complaint

noun countable uncountable B1

شکایت، دادخواهی، اعتراض، گلایه، گله

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

He is planning to make a complaint against the police.

او خیال دارد از پلیس شکایت کند.

a letter of complaint

شکایت‌نامه

noun countable

بیماری، مریضی، ناراحتی، اختلال، عارضه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Every day, I examine hundreds of patients with a variety of complaints.

هر روز صدها بیمار با بیماری‌های گوناگون را معاینه می‌کنم.

I have a heart complaint.

من ناراحتی قلبی دارم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد complaint

Collocations

file (or make) a complaint

(رسماً) شکایت کردن

سوال‌های رایج complaint

شکل جمع complaint چی میشه؟

شکل جمع complaint در زبان انگلیسی complaints است.

ارجاع به لغت complaint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «complaint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/complaint

لغات نزدیک complaint

پیشنهاد بهبود معانی