جانورشناسی سیاهخروس
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
We went hunting for grouse in the forest last weekend.
آخر هفته گذشته در جنگل به شکار سیاهخروس رفتیم.
The local restaurant serves a delicious dish made with grouse.
رستوران محلی غذای لذیذی که با سیاهخروس درست شده است، سرو میکند.
غرغر، شکایت، گله (خشمگینانه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The employee's constant grouses about his workload were starting to annoy his coworkers.
غرغرهای مداوم کارمند در مورد حجم کارش همکارانش را داشت آزار میداد.
The customer's grouse about the poor service prompted the manager to offer a discount.
گلهی مشتری در مورد خدمات ضعیف، مدیر را بر آن داشت که تخفیف بدهد.
غر زدن، گله کردن، شکایت کردن (خشمگینانه)
The customers began to grouse about the service at the restaurant.
مشتریان شروع به غر زدن در مورد خدمات رستوران کردند.
The employees would often grouse about their long hours and low pay.
کارمندان اغلب از ساعات طولانی و دستمزد کم خود گله میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grouse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grouse