گذشتهی ساده:
browsedشکل سوم:
browsedسومشخص مفرد:
browsesوجه وصفی حال:
browsingگشت زدن، سرسری نگاه کردن، ورق زدن، نگاه انداختن
He wasn’t planning to buy a phone, he was just browsing to compare the models.
او قصد خرید گوشی نداشت، فقط برای مقایسه مدلها نگاه میکرد.
You’re welcome to browse the shelves while you wait.
میتوانید درحین انتظار، قفسهها را نگاه کنید.
She likes to browse fashion blogs during her lunch break.
او دوست دارد در زمان استراحت ناهار، نگاهی سرسری به وبلاگهای مد بیندازد.
browse among/through
(کتاب) ورق زدن، نگاه سرسری کردن به
وبگردی کردن، گشتن در اینترنت، کاوش کردن در اینترنت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Instead of studying, he kept browsing memes all night.
بهجای درس خواندن، تمام شب مشغول کاوش میمها در اینترنت بود.
You can browse our website to learn more about our services.
میتوانید برای آشنایی بیشتر با خدمات ما، در وبسایت ما گشت بزنید.
چریدن، چرا کردن، علوفه خوردن (بهشکلی آرام)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
Cows browsed lazily in the field all afternoon.
گاوها تمام بعدازظهر با تنبلی در مزرعه چرا کردند.
The deer emerged from the forest to browse under the apple trees.
گوزنها از جنگل بیرون آمدند تا زیر درختان سیب بچرند.
انگلیسی بریتانیایی گشتوگذار، نگاه سرسری، تماشای گذرا، ورق زدن
Even a short browse in a second-hand store can be exciting.
حتی گشتوگذاری کوتاه در فروشگاه اجناس دستدوم میتواند هیجانانگیز باشد.
She enjoys a browse through fashion magazines on Sundays.
او از ورقزدن مجلههای مد در روزهای یکشنبه لذت میبرد.
گذشتهی ساده browse در زبان انگلیسی browsed است.
شکل سوم browse در زبان انگلیسی browsed است.
وجه وصفی حال browse در زبان انگلیسی browsing است.
سومشخص مفرد browse در زبان انگلیسی browses است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «browse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/browse