فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Browsing History

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun uncountable

تاریخچه‌ی مرور، سابقه‌ی مرور (فهرستی از وبگاه‌ها و صفحاتی که کاربر با استفاده از مرورگر از آن‌ها بازدید کرده است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Parents can monitor their children's online activity by checking their browsing history.

والدین می‌توانند با بررسی سابقه‌ی مرور فرزندانشان، بر فعالیت آنلاین آنان نظارت کنند.

To protect your privacy, it's a good idea to clear your browsing history from time to time.

برای حفظ حریم خصوصی‌ات، بهتر است هر چند وقت یک‌بار تاریخچه‌ی مرورت را پاک کنی.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد browsing history

  1. noun the record of web pages a person has visited using a web browser over a period of time

ارجاع به لغت browsing history

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «browsing history» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/browsing-history

لغات نزدیک browsing history

پیشنهاد بهبود معانی