فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    BRT

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    در معنای اول BRT مخفف لغت bus rapid transit است.

    در معنای دوم brt مخفف لغت brought است.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation noun uncountable
    سامانه‌ی اتوبوس تندرو، بی‌آرتی (سیستمی از اتوبوس‌های تندرو که به‌منظور افزایش سرعت و کارایی حمل‌ونقل عمومی دارای مسیر ویژه هستند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - BRT systems are often faster than traditional bus services.
    - سیستم‌های بی‌آرتی معمولاً سریع‌تر از خدمات اتوبوس سنتی هستند.
    - BRT routes are designed to minimize stops.
    - مسیرهای سامانه‌ی اتوبوس تندرو به گونه‌ای طراحی شده‌اند که توقف‌ها را به حداقل برسانند.
    abbreviation
    (brt) گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل bring
    - She brt the book to the library.
    - او کتاب را به کتابخانه آورد.
    - Salar brt a gift for his friend.
    - سالار برای دوستش هدیه‌ای آورد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت BRT

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «BRT» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brt

    لغات نزدیک BRT

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه