مصدر:
bringگذشتهی ساده و شکل سوم فعل bring
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The speech brought tears to everyone's eyes.
این سخنرانی اشک همه را درآورد.
The smell of freshly baked cookies brought back happy memories.
بوی شیرینیهای تازهپختهشده خاطرات خوشی را زنده کرد.
The melody brought back memories of childhood.
این ملودی خاطرات دوران کودکی را زنده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brought» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brought