آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Brought

brɒːt brɔːt

مصدر:

bring

معنی brought | جمله با brought

گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل bring

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The speech brought tears to everyone's eyes.

این سخنرانی اشک همه را درآورد.

The smell of freshly baked cookies brought back happy memories.

بوی شیرینی‌های تازه‌پخته‌شده خاطرات خوشی را زنده کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The melody brought back memories of childhood.

این ملودی خاطرات دوران کودکی را زنده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد brought

  1. verb bestow a quality on
    Synonyms:
    added lent imparted bestowed afforded yielded produced contributed earned returned taken commanded drawn fetched grossed netted realized
  1. verb cause to happen or to occur as a consequence
    Synonyms:
    caused produced generated made triggered effected induced stirred worked played secured landed occasioned wreaked
    Antonyms:
    avoided desisted
  1. verb take something or somebody with oneself somewhere
    Synonyms:
    taken carried led accompanied transported conveyed delivered fetched escorted guided produced conducted assembled procured gotten advanced lugged piloted borne elicited summoned instituted shepherded correlated begotten revitalized reanimated regenerated resuscitated revivified resurrected
    Antonyms:
    left refused taken dropped shunned quitted
  1. verb advance or set forth in court; ,
    Synonyms:
    declared instituted summoned served appealed cited preferred sold convinced persuaded induced gotten

سوال‌های رایج brought

معنی brought به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «brought» در زبان فارسی به «آورد» یا «آورده است» ترجمه می‌شود.

این واژه در واقع شکل گذشته و گذشته‌ی کامل (past tense و past participle) فعل «bring» به معنای «آوردن» است. بنابراین هر جا که بخواهیم درباره‌ی عملی در گذشته سخن بگوییم که به «آوردن» مربوط است، از «brought» استفاده می‌کنیم. این کاربرد می‌تواند شامل آوردن یک شیء، انتقال یک فرد یا حتی به معنای استعاری، آوردن یک تغییر یا نتیجه باشد.

در زبان روزمره، «brought» بسیار پرکاربرد است. مثلاً در جمله‌ی «She brought her book to class» به معنای «او کتابش را به کلاس آورد»، نشان‌دهنده‌ی عملی ساده و عینی است. با این حال، استفاده از این واژه تنها به چنین موقعیت‌های ملموسی محدود نمی‌شود. در بسیاری از موارد، «brought» می‌تواند انتقال یک حالت، احساس یا موقعیت را نیز بیان کند. برای نمونه، وقتی گفته می‌شود «The news brought joy» به معنای «آن خبر شادی آورد»، فعل «bring» در معنایی غیرمادی و انتزاعی به کار رفته است.

اهمیت «brought» در این است که توانایی انتقال معانی متنوعی دارد. این واژه می‌تواند بیانگر نتایج یا پیامدهای یک عمل باشد. مثلاً جمله‌ی «His efforts brought success» یعنی «تلاش‌های او موفقیت به همراه آورد.» در این‌جا، «brought» نقشی اساسی در انتقال مفهوم علت و معلول دارد؛ یعنی نشان می‌دهد چگونه عملی در گذشته به نتیجه‌ای مشخص منجر شده است. به همین دلیل، این واژه یکی از ابزارهای کلیدی در زبان انگلیسی برای توصیف تأثیرات و نتایج است.

از منظر زبان‌شناسی، «brought» یکی از مثال‌های رایج افعال بی‌قاعده (irregular verbs) است. برخلاف افعال باقاعده که صرف گذشته‌ی آن‌ها با افزودن «-ed» شکل می‌گیرد، «bring» به صورت «brought» در گذشته صرف می‌شود. این موضوع برای زبان‌آموزان اهمیت دارد، زیرا یادگیری افعال بی‌قاعده یکی از مراحل کلیدی در تسلط بر زبان انگلیسی به شمار می‌رود. «Brought» همراه با افعالی مانند «went» یا «saw» نمونه‌ای از واژگانی است که باید به صورت حفظی آموخته شوند، چون قاعده‌ی ثابتی برای ساختشان وجود ندارد.

از منظر استعاری و ادبی نیز «brought» کاربرد فراوانی دارد. نویسندگان و شاعران اغلب از آن برای القای تأثیرات عمیق یا لحظات سرنوشت‌ساز استفاده می‌کنند. مثلاً ممکن است در یک داستان بیاید که «That day brought a new beginning» به معنای «آن روز آغازی تازه به همراه آورد.» این کاربرد نشان می‌دهد که «brought» تنها فعل ساده‌ی «آوردن» نیست، بلکه می‌تواند حامل مفاهیمی عاطفی و نمادین باشد. این واژه پلی است میان اعمال گذشته و نتایجی که در زمان حال یا آینده تجربه می‌شوند.

ارجاع به لغت brought

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brought» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brought

لغات نزدیک brought

پیشنهاد بهبود معانی