چپ، سمت چپ، طرف چپ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
His left ear is deaf.
گوش چپ او کر است.
on the left side of the street
در سمت چپ خیابان
the top left drawer of the desk
کشو دست چپ و بالای میز
He writes with his left hand.
او با دست چپ مینویسد.
به طرف چپ، به سمت چپ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The car veered left suddenly.
خودرو ناگهان به سمت چپ منحرف شد.
The bus driver turned left at the intersection.
رانندهی اتوبوس در تقاطع به طرف چپ پیچید.
سمت چپ
The car turned sharply to the left.
اتومبیل بهسرعت به سمت چپ پیچید.
She glanced to her left.
به سمت چپ نگاه کرد.
سیاست (the left) و (the Left) چپگراها، چپها (گروههای سیاسیای که معتقدند ثروت و قدرت باید بین تمام بخشهای جامعه تقسیم شود)
The people want him but the left is against him.
مردم او را میخواهند اما چپگراها مخالف او هستند.
Many of the Left believe that the current economic system is inherently unfair.
بسیاری از چپها معتقدند که سیستم اقتصادی فعلی ذاتاً ناعادلانه است.
گذشتهی ساده و شکل سوم فعل leave
The teacher left the classroom after the final bell rang.
معلم بعد از به صدا درآمدن زنگ پایانی، کلاس را ترک کرد.
I left my phone charger at home.
شارژر موبایلم رو توی خونه جا گذاشتم.
سیاست چپ
the left wing of the party
جناح چپ حزب
Many individuals on the left side of the political spectrum support progressive taxation to address income inequality.
بسیاری از افراد جناح چپ این طیف سیاسی از مالیات تصاعدی برای رسیدگی به نابرابری درآمد حمایت میکنند.
کالبدشناسی دست چپ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
I prefer to write with my left.
ترجیح میدهم با دست چپ بنویسم.
She held the baby with her left while cooking dinner.
هنگام پختن شام، نوزاد را با دست چپ خود نگه داشت.
ورزش (مشتزنی) ضربهی چپ
He knocked down his opponent with a left.
او حریف خود را با یک ضربهی چپ از پای انداخت.
دست و پا چلفتی بودن
(عامیانه) همهجا، همهی عالم، هرجا که فکر بکنی
تمام شد، به پایان رسید (نخود، نخود، هرکه رود خانهی خود) (برای اعلام اتمام یک رویداد کاربرد دارد)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «left» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/left