آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴

    دادستان به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / daadestaan /

    public prosecutor

    public prosecutor

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد دادستان

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    مدعی‌العموم
    مترادف:
    دادور داور قاضی
    مترادف:
    امیر پادشاه

    سوال‌های رایج دادستان

    دادستان به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «دادستان» در زبان انگلیسی به Prosecutor ترجمه می‌شود.

    دادستان مقام رسمی قضایی است که از طرف دولت یا حاکمیت، مسئول پیگرد قانونی افرادی است که به ارتکاب جرم متهم شده‌اند. وظیفه‌ی اصلی دادستان، دفاع از منافع عمومی و اجرای عدالت از طریق بررسی پرونده‌های کیفری، گردآوری مدارک، طرح اتهام و حضور در دادگاه برای ارائه‌ی کیفرخواست و دفاع از آن در برابر قاضی یا هیئت منصفه است. او برخلاف وکیل مدافع که نماینده‌ی متهم است، نماینده‌ی جامعه یا دولت به شمار می‌رود.

    دادستان‌ها نقش محوری در فرآیند دادرسی کیفری دارند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند که آیا شواهد کافی برای تشکیل پرونده وجود دارد یا خیر. گاهی ممکن است تصمیم بگیرند که پرونده اصلاً به دادگاه نرود یا برخی اتهامات را کاهش دهند. آن‌ها در مراحل اولیه‌ی رسیدگی، در همکاری با پلیس یا ضابطان قضایی به جمع‌آوری شواهد می‌پردازند، با شهود گفت‌وگو می‌کنند و در نهایت نظر خود را درباره‌ی صلاحیت متهم برای محاکمه اعلام می‌نمایند.

    در بسیاری از کشورها، دادستان‌ها باید از دانش‌آموختگان حقوق و دارای تجربه‌ی قضایی باشند. بسته به ساختار حقوقی، آن‌ها ممکن است مستقل از قوه‌ی قضاییه یا زیرمجموعه‌ای از آن باشند. در ایران، دادستان عضوی از دستگاه قضا و زیر نظر دادستان کل کشور است. او بر حسن اجرای قوانین، حفظ حقوق عمومی، و پیگیری پرونده‌های کیفری نظارت دارد و در برخی موارد حتی می‌تواند در امور مدنی نیز ورود کند.

    نقش دادستان تنها در محاکمه خلاصه نمی‌شود؛ او در تصمیم‌گیری درباره‌ی بازداشت یا آزادی موقت متهم، نظارت بر اجرای احکام کیفری، و پیگیری تخلفات مهم، نقش مؤثر دارد. همچنین، در پرونده‌هایی که دارای جنبه‌ی عمومی و حساسیت اجتماعی هستند، سخنرانی‌ها یا اطلاع‌رسانی‌هایی از سوی دادستان انجام می‌گیرد تا شفافیت و اعتماد عمومی حفظ شود.

    دادستان یکی از ارکان اصلی عدالت کیفری است؛ فردی که بین قانون، جامعه، و مجرمین ایستاده و باید با انصاف، بی‌طرفی و شجاعت، مسیر اجرای عدالت را هموار کند.

    ارجاع به لغت دادستان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دادستان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دادستان

    لغات نزدیک دادستان

    • - دادرسی
    • - دادرسی کردن
    • - دادستان
    • - دادستان کل امریکا
    • - دادستان کل ایالت
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.