آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

پادشاه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / paad(e)shaah /

king, sultan, ruler, shah, rex, monarch, sovereign

king

sultan

ruler

shah

rex

monarch

sovereign

خسرو، سلطان، شهریار، خدیو، شاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

پادشاه او را به دربار دعوت کرد.

The king invited him to the court.

پادشاه مجلس را منحل کرد.

The king dissolved the parliament.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پادشاه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

سوال‌های رایج پادشاه

پادشاه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «پادشاه» در زبان انگلیسی به king ترجمه می‌شود.

پادشاه فردی است که در رأس یک کشور یا قلمرو قرار دارد و بر اساس سنت، قانون یا ارث، مسئولیت حکمرانی، رهبری و اداره‌ی ملت را بر عهده دارد. این جایگاه معمولاً با قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گسترده همراه است و پادشاهان در طول تاریخ نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی فرهنگ، سیاست و ساختار جوامع خود ایفا کرده‌اند. مفهوم پادشاه فراتر از یک مقام رسمی است؛ او نماد اقتدار، یکپارچگی و هویت ملی محسوب می‌شود و اغلب در نگاه مردم به عنوان ستون قدرت و نماینده‌ی تاریخ و سنت کشور دیده می‌شود.

از منظر تاریخی، پادشاهان نه تنها فرمانروایان سیاسی بودند، بلکه نقش مذهبی و فرهنگی نیز داشتند. در بسیاری از تمدن‌ها، پادشاه به عنوان نماینده‌ی خدا یا فرزند آسمان تلقی می‌شد و حکمرانی او مشروعیت دینی داشت. این باور باعث می‌شد تصمیمات پادشاهان نه تنها جنبه‌ی سیاسی، بلکه بار معنوی و اخلاقی نیز داشته باشد. بسیاری از پادشاهان با اعمال خود، قوانین و ساختارهای اجتماعی را تثبیت کردند و میراثی ماندگار از فرهنگ و هنر به جا گذاشتند، از کاخ‌ها و بناهای تاریخی گرفته تا آثار ادبی و هنری.

از نظر روان‌شناختی و اجتماعی، مفهوم پادشاه با ایده‌ی رهبری، اقتدار و مسئولیت گره خورده است. پادشاه باید همزمان نقش رهبر، مشاور و ناظر را ایفا کند و تعادل میان قدرت و عدالت را حفظ نماید. ویژگی‌هایی مانند خردمندی، شجاعت، عدالت و توانایی در مدیریت بحران، اغلب ملاک‌های اصلی ارزیابی یک پادشاه موفق محسوب می‌شوند. شخصیت پادشاه تأثیر مستقیمی بر روحیه و رفتار مردم دارد و حکومت او می‌تواند آرامش، رفاه و ثبات یا آشفتگی و نارضایتی عمومی را به همراه داشته باشد.

در ادبیات و فرهنگ، پادشاهان نقش مهمی دارند و نماد قدرت، خرد، و گاه غرور یا فساد انسانی هستند. داستان‌ها و افسانه‌ها از پادشاهان برای آموزش ارزش‌ها و اخلاقیات استفاده کرده‌اند، یا برای نقد رفتارهای قدرت‌طلبانه و ظلم به کار رفته‌اند. پادشاهان در شعر و داستان‌های کهن ایرانی، اروپایی و شرقی اغلب ترکیبی از شجاعت، دانایی و عدالت و نیز گاهی ستمگری و بی‌عدالتی هستند و گاهی نیز نمادی از آزمون‌های دشوار زندگی و آزمون وفاداری مردم و نزدیکانشان.

پادشاه جایگاهی است که ترکیبی از قدرت، مسئولیت، اقتدار و تأثیرگذاری اجتماعی را در خود جای داده است. او نه تنها یک مقام سیاسی، بلکه نمادی از تاریخ، فرهنگ و هویت ملی است. شناخت مفهوم پادشاه و مطالعه تاریخ و ویژگی‌های پادشاهان، به فهم بهتر روابط قدرت، ساختار جوامع و نحوه‌ی تعامل انسان‌ها با اقتدار و رهبری کمک می‌کند و نشان می‌دهد که یک واژه‌ی ساده می‌تواند حامل بار معنایی عمیق و چندلایه باشد.

ارجاع به لغت پادشاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پادشاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پادشاه

لغات نزدیک پادشاه

پیشنهاد بهبود معانی