۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Coordination

koʊˌɔːrdnˈeɪʃn kəʊˌɔːdəˈneɪʃn

شکل جمع:

coordinations

توضیحات:

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی co-ordination است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1

هماهنگی، هماهنگ‌ بودن، هماهنگ‌سازی، تناسب، توازن، هارمونی، ست بودن

muscle coordination

هماهنگی عضلات (ماهیچه‌ها)

The game requires hand-eye coordination.

این بازی به هماهنگی دست و چشم نیاز دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the coordination of relief efforts

هماهنگ‌سازی اقدامات امدادی

the co-ordination of our schedules

توازن برنامه‌های ما

the coordination of the colors

هارمونی رنگ‌ها

Think about co-ordination when choosing your outfit.

هنگام انتخاب لباس خود به ست بودن فکر کنید.

The various parts of a ministry should have complete co-ordination.

بخش‌های گوناگون هر وزارتخانه باید (با هم) هماهنگی کامل داشته باشند.

noun uncountable

دستور زبان زبان‌شناسی (استفاده از علائم صوری برای مرتبط کردن جملات و جمله‌واره‌ها و پاراگراف‌ها به یکدیگر) هم‌پایگی

link-banner

آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Coordination is sensitive to the linear order of words.

هم‌پایگی به ترتیب خطی کلمات حساس است.

co-ordination of adjectives

هم‌پایگی صفت‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coordination

  1. noun the skillful and effective interaction of movements
    Antonyms:
    incoordination

لغات هم‌خانواده coordination

سوال‌های رایج coordination

معنی coordination به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Coordination» در زبان فارسی به «هماهنگی» ترجمه می‌شود.

هماهنگی مفهومی اساسی در مدیریت، زیست‌شناسی، علوم اجتماعی، تربیت بدنی و حتی در زندگی روزمره‌ی انسان است. این واژه به فرایندی اشاره دارد که در آن اجزا، افراد، فعالیت‌ها یا سیستم‌ها به‌گونه‌ای با یکدیگر تنظیم می‌شوند که عملکردی منظم، مؤثر و هدفمند حاصل شود. هدف نهایی از هماهنگی، ایجاد انسجام و کاهش تداخل، دوباره‌کاری یا ناکارآمدی است. بدون هماهنگی، حتی بهترین منابع یا استعدادها نیز نمی‌توانند خروجی مطلوبی ارائه دهند.

در علم مدیریت، هماهنگی سازمانی از عناصر کلیدی موفقیت تلقی می‌شود. در سازمان‌ها، بخش‌های مختلف باید فعالیت‌های خود را در چارچوب اهداف کلی شرکت تنظیم کنند. اگر هماهنگی بین واحدهای مختلف مانند تولید، بازاریابی، منابع انسانی و مالی وجود نداشته باشد، عملکرد سازمان دچار اختلال می‌شود. مدیران از ابزارهایی مانند جلسات، نرم‌افزارهای مدیریت پروژه، ارتباطات بین‌بخشی و ساختارهای ماتریسی برای حفظ هماهنگی استفاده می‌کنند.

در زیست‌شناسی، هماهنگی عصبی و حرکتی برای عملکرد صحیح بدن انسان حیاتی است. این نوع هماهنگی حاصل تعامل پیچیده‌ای میان مغز، اعصاب، ماهیچه‌ها و اندام‌های حسی است. به‌عنوان مثال، برای برداشتن یک لیوان آب، چشم باید محل آن را ببیند، مغز تصمیم به حرکت بگیرد، سیگنال‌ها از طریق اعصاب به عضلات برسند، و عضلات دست به‌طور دقیق منقبض شوند. هرگونه اختلال در این هماهنگی می‌تواند به مشکلات حرکتی یا تعادلی منجر شود.

در ورزش و تربیت بدنی، هماهنگی بدنی یکی از مهارت‌های پایه است. ورزشکاران حرفه‌ای نیاز دارند که حرکات بدن خود را با دقت و سرعت بالا با یکدیگر تنظیم کنند. این هماهنگی می‌تواند میان چشم و دست، چشم و پا، یا میان حرکات تنفسی و عضلانی باشد. تمرینات خاصی برای تقویت هماهنگی وجود دارد که به افزایش چابکی، دقت، و واکنش بهتر کمک می‌کند. بدون این هماهنگی، موفقیت در رشته‌هایی مانند فوتبال، تنیس یا ژیمناستیک عملاً ممکن نیست.

در زمینه‌ی ارتباطات اجتماعی و تعاملات گروهی، هماهنگی میان افراد عامل اصلی در جلوگیری از سوءتفاهم، تعارض و ناهماهنگی در تصمیم‌گیری‌هاست. چه در یک خانواده، چه در یک تیم پروژه یا در سطح یک جامعه، زمانی‌که اهداف، زمان‌بندی‌ها و وظایف به‌خوبی میان افراد هماهنگ نشوند، نتایج نامطلوبی پدید می‌آید. امروزه با گسترش ابزارهای ارتباطی مانند تقویم‌های آنلاین، پیام‌رسان‌ها و پلتفرم‌های همکاری، امکان هماهنگی مؤثرتر میان افراد و تیم‌ها فراهم شده است.

می‌توان گفت هماهنگی نه‌فقط یک مهارت یا ابزار مدیریتی، بلکه نوعی نگرش سیستمی است که در آن بخش‌ها، افراد یا فرایندها با آگاهی از نقش یکدیگر، در جهت هدفی مشترک حرکت می‌کنند. این نگاه باعث می‌شود تا هر بخش با درک وابستگی خود به دیگر بخش‌ها، در جهت کلیت نظام، هماهنگ‌تر عمل کند.

شکل جمع coordination چی میشه؟

شکل جمع coordination در زبان انگلیسی coordinations است.

ارجاع به لغت coordination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coordination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coordination

لغات نزدیک coordination

پیشنهاد بهبود معانی