امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Coordinating Definition

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
تعریف هم‌آرا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت coordinating definition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coordinating definition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coordinating-definition

لغات نزدیک coordinating definition

پیشنهاد بهبود معانی