فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قهر کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خشمگین شدن، صحبت یا معاشرت نکردن

فونتیک فارسی

ghahr kardan
فعل لازم

to quarrel, to refuse to talk to, to break off friendship, to stop being friends, to sulk

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او تصمیم گرفت با دوست صمیمی سابقش قهر کند.

She decided to break off friendship with her former best friend.

شوهرم با من قهر کرد.

My husband refused to talk to me.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قهر کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قهر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قهر کردن

لغات نزدیک قهر کردن

پیشنهاد بهبود معانی