با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Information

ˌɪnfərˈmeɪʃn ˌɪnfəˈmeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    informations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable A2
    اطلاع، اخبار، پنداشته‌ها، اطلاعات، سوابق، معلومات، آگاهگان، پرسشگاه، خبررسانی
    • - for your information
    • - برای اطلاع (آگه‌داد) شما
    • - the latest information (received) from the battle front
    • - آخرین اطلاعات (آگه‌دادهای) رسیده از جبهه‌ی جنگ
    • - a hotel's information desk
    • - بخش اطلاعات (آگهگان) هتل
    • - information feedback
    • - بازخور اطلاعات
  • noun uncountable
    دانش، آموخته، داده(ها)، دانستنی(ها)
    • - Our information about the nature of matter is insufficient.
    • - دانش ما نسبت به ماهیت ماده کافی نیست.
  • noun
    (کامپیوتر و تئوری اطلاعات: سنجش اطلاعات موجود در پیام، هر اطلاعی که بتوان آن را در کامپیوتر انبار کرده و بعدا بازیابی کرد) آگه‌داد سنجی، اطلاعات کامپیوتری، آگه‌داشت، آگه‌داشت کامپیوتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد information

  1. noun facts, news
    Synonyms: advice, ammo, break, chapter and verse, clue, confidence, counsel, cue, data, dirt, dope, dossier, earful, enlightenment, erudition, illumination, info, inside story, instruction, intelligence, knowledge, leak, learning, lore, lowdown, material, message, network, notice, notification, orientation, propaganda, report, science, scoop, score, tidings, tip, what’s what, whole story, wisdom, word
    Antonyms: ignorance

لغات هم‌خانواده information

ارجاع به لغت information

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «information» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/information

لغات نزدیک information

پیشنهاد بهبود معانی