گمراه کردن، اطلاع غیرصحیح دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was misinformed as to the true cause of his father's death.
درمورد علت واقعی مرگ پدرش به او اطلاعات غلط داده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «misinform» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/misinform