Misinterpret

ˌmɪsɪnˈtɜrːprət ˌmɪsɪnˈtɜːprɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    misinterpreted
  • شکل سوم:

    misinterpreted
  • سوم‌شخص مفرد:

    misinterprets
  • وجه وصفی حال:

    misinterpreting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C2
غلط تعبیر کردن، برداشت غلطی کردن از، غلط تعبیر یا تفسیر کردن، برداشت اشتباهی داشتن (از چیزی)، بدفهمیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He misinterpreted my praise of his daughter thinking that I was asking to marry her.
- او تعریف از دخترش را به غلط برداشت کرد و تصور کرد که می‌خواهم از او خواستگاری کنم.
- He misinterpreted her silence as indicating agreement.
- به غلط سکوتش را علامت رضا تصور کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misinterpret

  1. verb To understand incorrectly
    Synonyms: misconstrue, misread, misconceive, misunderstand, mistake, distort, misapprehend, miscalculate, misrepresent, garble, err, falsify, pervert, be amiss

ارجاع به لغت misinterpret

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misinterpret» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misinterpret

لغات نزدیک misinterpret

پیشنهاد بهبود معانی