آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Informant

ɪnˈfɔːrmənt ɪnˈfɔːmənt

شکل جمع:

informants

معنی informant | جمله با informant

noun countable

آگاهی‌دهنده، خبررسان، مخبر، شکل‌دهنده، جاسوس، خبرچین، اطلاع رسان

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The police used one of the prisoners as their informant.

پلیس از یکی از زندانیان به‌عنوان خبرچین استفاده کرد.

For reasons of personal safety, the informant wishes to remain anonymous.

به دلایل امنیت شخصی، خبررسان مایل است ناشناس بماند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد informant

  1. noun person who delivers news

لغات هم‌خانواده informant

سوال‌های رایج informant

شکل جمع informant چی میشه؟

شکل جمع informant در زبان انگلیسی informants است.

ارجاع به لغت informant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «informant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/informant

لغات نزدیک informant

پیشنهاد بهبود معانی