شکل جمع:
messengersپیغامآور، پیک، فرستاده، رسول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The queen's messenger entered the city carrying several important letters.
پیک ملکه با چندین نامهی مهم به شهر وارد شد.
I come to you as a messenger of good will.
من بهعنوان پیامرسان حسننیت نزد شما میآیم.
a messenger of God
رسول خدا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «messenger» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/messenger