آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Carrier

    ˈkeriər ˈkæriə

    شکل جمع:

    carriers

    معنی carrier | جمله با carrier

    noun countable

    حامل، حمل‌کننده، باربر، پیک

    The truck driver acted as a carrier for the shipment of goods.

    راننده‌ی کامیون به عنوان حامل برای حمل کالا عمل می‌کرد.

    My dad works as a carrier for a shipping company.

    پدرم به عنوان باربر برای یک شرکت کشتیرانی کار می‌کند.

    noun countable

    شرکت حمل‌ونقل (هواپیمایی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The carrier announced new routes to popular vacation destinations.

    این شرکت حمل‌ونقل مسیرهای جدید به مقصدهای محبوب زمان تعطیلات را اعلام کرد.

    The carrier's fleet of airplanes was undergoing maintenance.

    ناوگان هواپیماهای این شرکت حمل‌نقل در حال تعمیر و نگهداری بود.

    noun countable

    بر (در ترکیب)

    the helicopter carrier

    ناو هلیکوپتربر

    The troop carrier was filled with soldiers ready to be transported to their destination.

    نیروبر مملو از سربازانی بود که آماده‌ی انتقال به مقصد بودند.

    noun countable

    ناو هواپیمابر (aircraft carrier)

    The carrier was home to a fleet of fighter jets and helicopters.

    این ناو هواپیمابر محل استقرار ناوگانی از جنگنده‌ها و بالگردها بود.

    The carrier's deck was filled with planes ready to take off for a mission.

    عرشه‌ی ناو هواپیمابر پر از هواپیماهایی بود که آماده‌ی پرواز برای انجام مأموریت بودند.

    noun countable

    شرکت خدمات ارتباطی

    My carrier offers unlimited data.

    شرکت خدمات ارتباطی من دیتای نامحدود را عرضه می‌کند.

    I need to contact my carrier to inquire about upgrading my phone.

    باید با شرکت خدمات ارتباطی خودم تماس بگیرم تا در مورد ارتقای تلفن خود سؤال کنم.

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی کیسه‌ی پلاستیکی

    The cashier handed me a carrier.

    صندوقدار یک کیسه‌ی پلاستیکی به من داد.

    The carrier was sturdy and could hold a lot of items without tearing.

    کیسه‌ی پلاستیکی محکم بود و می‌توانست بسیاری از وسایل را بدون پاره شدن در خود نگه دارد.

    noun countable

    پزشکی ناقل

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    The carrier of the flu virus can easily transmit it to others through coughing or sneezing.

    ناقل ویروس آنفلوانزا می‌تواند آن را به‌راحتی از طریق سرفه یا عطسه به دیگران منتقل کند.

    The carrier of the HIV virus took precautions to ensure they did not pass it on to their partner.

    ناقل ویروس اچ‌آی‌وی اقدامات احتیاطی را انجام داد تا مطمئن شود که آن را به شریک زندگی‌اش منتقل نمی‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد carrier

    1. noun one who carries or transmits something
      Synonyms:
      messenger courier bearer mail carrier letter carrier delivery person transporter shipper
    1. noun a ship that carries airplanes
      Synonyms:
      aircraft carrier warship flattop

    سوال‌های رایج carrier

    شکل جمع carrier چی میشه؟

    شکل جمع carrier در زبان انگلیسی carriers است.

    ارجاع به لغت carrier

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «carrier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carrier

    لغات نزدیک carrier

    • - carrie
    • - carried out
    • - carrier
    • - carrier bag
    • - carrier pigeon
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.