امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Transporter

trænˈspɔːrt̬ər trænˈspɔːtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

ترابرگر، انتقال‌دهنده، منتقل‌کننده، دستگاه ناقله، ناقل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transporter

  1. noun A long truck for carrying motor vehicles
    Synonyms: car-transporter
  2. noun A moving belt that transports objects (as in a factory)
    Synonyms: conveyer-belt, conveyor-belt, conveyer, conveyor
  3. noun A person who carries messages or is sent on errands
    Synonyms: bearer, carrier, conveyer, courier, envoy, messenger, runner

لغات هم‌خانواده transporter

ارجاع به لغت transporter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transporter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transporter

لغات نزدیک transporter

پیشنهاد بهبود معانی