شکل جمع:
conveyorsهمچنین conveyer نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار conveyor رایج است.
کانوایر، نوار نقاله (نوار یا سطح متحرکی که برای انتقال اجسام از مکانی به مکان دیگر از آن استفاده میشود)
The conveyor belt moved the packages quickly through the production line.
کانوایر بستهها را بهسرعت از خط تولید انتقال میداد.
The conveyer transported the packages to the shipping department.
نوار نقاله بستهها را به بخش حملونقل منتقل میکرد.
(شخص) حامل، انتقالدهنده، ناقل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a conveyor of information
انتقالدهندهی اطلاعات
the conveyer of good tidings
حامل خبرهای خوش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conveyor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conveyor