آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ آذر ۱۴۰۴

    Post

    poʊst pəʊst

    گذشته‌ی ساده:

    posted

    شکل سوم:

    posted

    سوم‌شخص مفرد:

    posts

    وجه وصفی حال:

    posting

    شکل جمع:

    posts

    معنی post | جمله با post

    noun uncountable A2

    پست، چاپار، نامه‌رسانی، ارسال سریع

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده
    noun countable

    مجموعه پستی، سیستم پستی، پستخانه، صندوق پست

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun countable

    سمت، مقام، مسئولیت، شغل

    Guards were walking their posts.

    نگهبانان در محل‌های خود قدم می‌زدند.

    There are some vacant posts in our bank.

    در بانک ما چند پست خالی وجود دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He now occupies the post of manager.

    اکنون مقام مدیریت را به عهده دارد.

    He was given a new post.

    به او شغل جدیدی محول شد.

    noun countable

    تیر تلفن و غیره، تیر دکل کشتی و امثال آن

    a telephone post

    تیر تلفن

    noun countable

    پست نظامی، پاسگاه

    verb - transitive verb - intransitive

    آگهی و اعلان کردن، به دیوار زدن

    The exam schedule is posted on the wall.

    برنامه‌ی امتحانات را به دیوار زده‌اند.

    The results were posted the next day.

    نتایج روز بعد اعلام شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the posted price

    قیمت اعلام شده

    verb - transitive

    پست کردن

    I posted the letters yesterday.

    نامه‌ها را دیروز پست کردم.

    adverb

    سریعا، به سرعت

    journeying post

    با سرعت سفر کردن

    to ride post

    تند اسب‌سواری کردن

    prefix

    (-post) (از نظر زمان) پس از، بعد از، پس -، پسا [postnatal]

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده
    prefix

    (-post) (از نظر مکان) پس از، پشت [postcava]

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد post

    1. noun upright support
      Synonyms:
      pole leg column support pillar prop stake standard pile shaft stud stock rail pedestal picket palisade pale mast newel panel stilt doorpost
    1. noun job, employment
      Synonyms:
      position place situation office assignment appointment berth billet
      Antonyms:
      unemployment
    1. noun lookout, station
      Synonyms:
      place position locus beat whereabouts
    1. noun mail service
      Synonyms:
      mail delivery postal service post office collection po
    1. verb situate, position
      Synonyms:
      place put set position locate establish assign station
      Antonyms:
      displace
    1. verb advise, inform
      Synonyms:
      tell inform notify warn report acquaint brief fill in clue wise up put wise to apprise
      Antonyms:
      withhold

    لغات هم‌خانواده post

    • noun
      post, postage, postie, posting
    • adjective
      postal
    • verb - transitive
      post

    سوال‌های رایج post

    گذشته‌ی ساده post چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده post در زبان انگلیسی posted است.

    شکل سوم post چی میشه؟

    شکل سوم post در زبان انگلیسی posted است.

    شکل جمع post چی میشه؟

    شکل جمع post در زبان انگلیسی posts است.

    وجه وصفی حال post چی میشه؟

    وجه وصفی حال post در زبان انگلیسی posting است.

    سوم‌شخص مفرد post چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد post در زبان انگلیسی posts است.

    ارجاع به لغت post

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «post» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/post

    لغات نزدیک post

    • - possibly
    • - possum
    • - post
    • - post chaise
    • - post communion
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.