فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Posting

    ˈpoʊstɪŋ ˈpoʊstɪŋ ˈpəʊstɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      posted

    • شکل سوم:

      posted

    • سوم‌شخص مفرد:

      posts

    • شکل جمع:

      postings

    معنی

    noun
    تعیین محل مأموریت ثبت، در دفتر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد posting

    1. noun an item inserted, as in a diary, register, or reference book
      Synonyms:
      entry insertion notice card bill poster placard mailing
    1. verb situate, position
      Synonyms:
      entering inserting recording registering
      Antonyms:
      displacing
    1. verb mark or expose as infamous
      Synonyms:
      branding marking betting gambling risking putting laying venturing wagering going staking
    1. verb assign to a station
      Synonyms:
      assigning sending placing setting basing dispatching notifying announcing advising stationing circulating mailing briefing beating advertizing placarding
      Antonyms:
      withholding
    1. verb to gain (a point or points) in a game or contest
      Synonyms:
      scoring tallying notching
    1. verb transfer (entries) from one account book to another
      Synonyms:
      carrying

    لغات هم‌خانواده posting

    • verb - transitive
      post

    ارجاع به لغت posting

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «posting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/posting

    لغات نزدیک posting

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه