گذشتهی ساده:
placedشکل سوم:
placedسومشخص مفرد:
places(جایگاه یک نفر یا چیزی در یک رقابت یا لیست) رنکینگ، رتبه
Hancock and John took the top two placings.
هانکوک و جان دو رتبهی برتر را به خود اختصاص دادند.
a top-ten placing
لیست دهتای برتر
(امور مالی و بازار سهام) عرضهی خصوصی، عرضهی غیرعمومی، فروش اوراق بهادار به تعداد اندکی از سرمایهگذاران خصوصی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the placing of 1.2 million shares
عرضهی غیرعمومی یک میلیون و ۲۰۰ هزار سهم
The share issue will be through placings.
انتشار سهام از طریق عرضهی خصوصی صورت خواهد گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «placing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/placing