آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ranking

ˈræŋkɪŋ ˈræŋkɪŋ

گذشته‌ی ساده:

ranked

شکل سوم:

ranked

سوم‌شخص مفرد:

ranks

معنی ranking | جمله با ranking

noun adjective C1

دارای مقام بزرگ و عالی

noun adjective

رتبه‌بندی، عالی‌رتبه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a ranking officer

افسر بلندپایه

a ranking composer

آهنگساز برجسته

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ranking

  1. verb to possess relative evaluation
    Synonyms:
    belonging standing heading preceding anteceding outranking
  1. verb take precedence or surpass others in rank
    Synonyms:
    outranking preceding surpassing exceeding transcending excelling besting outstripping
    Antonyms:
    following trailing subceeding inferior losing succumbing capitulating relenting
  1. verb to arrange in a row or rows
    Synonyms:
    arraying
  1. adjective having a higher rank
    Synonyms:
    superior higher-ranking

سوال‌های رایج ranking

گذشته‌ی ساده ranking چی میشه؟

گذشته‌ی ساده ranking در زبان انگلیسی ranked است.

شکل سوم ranking چی میشه؟

شکل سوم ranking در زبان انگلیسی ranked است.

سوم‌شخص مفرد ranking چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد ranking در زبان انگلیسی ranks است.

ارجاع به لغت ranking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ranking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ranking

لغات نزدیک ranking

پیشنهاد بهبود معانی