آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Belonging

bɪˈlɑːŋɪŋ bɪˈlɒŋɪŋ

معنی belonging | جمله با belonging

noun uncountable

تعلق، پذیرفته شدن (حس)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The book explores themes of love, loyalty, and belonging.

کتاب به موضوعات عشق، وفاداری و تعلق می‌پردازد.

Strong family ties give children a deep sense of belonging.

روابط خانوادگی محکم به کودکان حس پذیرفته شدن عمیقی می‌دهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a sense of belonging to this land

احساس وابستگی به این آب و خاک

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد belonging

  1. noun sense of security in friendship
    Antonyms:

سوال‌های رایج belonging

گذشته‌ی ساده belonging چی میشه؟

گذشته‌ی ساده belonging در زبان انگلیسی belonged است.

شکل سوم belonging چی میشه؟

شکل سوم belonging در زبان انگلیسی belonged است.

شکل جمع belonging چی میشه؟

شکل جمع belonging در زبان انگلیسی belongings است.

سوم‌شخص مفرد belonging چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد belonging در زبان انگلیسی belongs است.

ارجاع به لغت belonging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «belonging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/belonging

لغات نزدیک belonging

پیشنهاد بهبود معانی