شکل جمع:
associationsانجمن، اتحادیه، کانون، سازمان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The environmental association organizes clean-up campaigns in the city.
کانون محیطزیست کارزارهای پاکسازی شهر را سازماندهی میکند.
She joined the local writers’ association to meet other authors.
او به انجمن نویسندگان محلی پیوست تا با نویسندگان دیگر آشنا شود.
The British Medical Association
انجمن پزشکی بریتانیا
ارتباط، وابستگی، همکاری، مشارکت، تعلق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I will cooperate with him as long as our business association lasts.
تا هنگامی که وابستگی تجاریمان ادامه داشته باشد با او همکاری خواهم کرد.
The charity works in association with several international organizations.
این مؤسسهی خیریه با چندین سازمان بینالمللی مشارکت دارد.
It was in London that he started his long association with communists.
در لندن بود که همبستگی دراز مدت خود با کمونیستها را آغاز کرد.
تداعی، یادآوری
Red often has associations with love and passion.
رنگ قرمز اغلب تداعیکنندهی عشق و شوروشوق است.
The song has sad associations for many people who lived through that period.
این آهنگ برای بسیاری از افرادی که در آن دوره زندگی کردهاند، یادآور غم است.
اساسنامهی شرکت
تداعی وارونه
کانون وکلای دادگستری
انجمن خانه و مدرسه
شکل جمع association در زبان انگلیسی associations است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «association» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/association