آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Belonging To

معنی belonging to | جمله با belonging to

phrasal verb A2

تعلق داشتن به، متعلق بودن به، عضو جایی بودن، مال جایی بودن، از زمره‌ی کسانی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The main lines are the Southern, belonging to an American company.

خط تولیدهای اصلی جنوبی هستند و به شرکتی آمریکایی تعلق دارند.

These are gold, belonging to the prince.

این‌ طلاها متعلق به شاهزاده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد belonging to

  1. adjective owned by
    Synonyms:
    held by associated with affiliated with intrinsic in inherent in essential to native to

ارجاع به لغت belonging to

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «belonging to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/belonging-to

لغات نزدیک belonging to

پیشنهاد بهبود معانی