گذشتهی ساده:
estimatedشکل سوم:
estimatedسومشخص مفرد:
estimatesبرآورد، تخمین، سنجش، ارزیابی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The first method for estimating the intelligence of a ruler is to look at the men he has around him.
نخستین شیوه بهمنظورِ سنجش هوش یک حاکم، نگاه کردن به افرادی است که او در اطراف خود دارد.
Estimators working in the construction industry and manufacturing businesses have different methods of and motivations for estimating costs.
ارزیابهای شاغل در صنعت ساختمان و مشاغل تولیدی، روشها و انگیزههای متفاوتی برای ارزیابی هزینهها دارند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «estimating» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/estimating