فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Estimator

ˈestəmeɪtər ˈestəmeɪtə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

برآوردگر، برآوردیاب، برآوردکننده، تخمین‌زننده، تخمین‌گر، ارزیاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the cost estimator tools

ابزارهای برآوردکننده‌ی هزینه

a retired aerospace estimator

ارزیاب بازنشسته‌ی هوافضا

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد estimator

  1. noun an expert at calculation (or at operating calculating machines)
    Synonyms:
    calculator computer figurer reckoner

لغات هم‌خانواده estimator

ارجاع به لغت estimator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «estimator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/estimator

لغات نزدیک estimator

پیشنهاد بهبود معانی