آخرین به‌روزرسانی:

Underestimation

ˌʌndəˌrestɪˈmeɪʃn̩ ˌʌndəˌrestɪˈmeɪʃn̩

معنی

noun B2

برآورد کمتر از حد، بر آورد پایین، ناچیزانگاری، کوچک‌شماری، ناچیز‌شماری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underestimation

  1. noun an estimation that is too low; an estimate that is less than the true or actual value
    Synonyms:
    underestimate underrating underreckoning

لغات هم‌خانواده underestimation

ارجاع به لغت underestimation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underestimation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underestimation

لغات نزدیک underestimation

پیشنهاد بهبود معانی